کمتر کسی تصور می کرد خانواده سینمایی کشور نزدیک به دو سال از دوران طلایی اکران را با چراغ های خاموش نظاره کنند. از جدال روزهای نخستینِ دستور بسته شدن سینماها تا ادامه آن تا لحظه نگارش این گزارش، راهی طولانی بر اهالی سینما در کشور گذشت. بخش خصوصی و نیمه خصوصی حالا بیشتر از همیشه شکننده به نظر می رسد و همچنان و با توجه به پیک پنجم شیوع ویروس کرونا هیچ دورنمای روشنی پیش روی آنان وجود ندارد. از طرف دیگر فیلم دیدن در خانه، اکران آنلاین، هزینه برای خرید اشتراک پلتفرم های نماوا و فیلیمو برای دنبال کردن فیلم ها و سریال های روز، همه و همه یادگاری های کرونا است که آرام آرام برای عمده مردم به یک عادت تبدیل شده است. فیلیمو در حال حاضر برای حق اشتراک یک ماهه خود مبلغ ۹۹ هزار تومان دریافت می کند و با توجه به ۲ و نیم میلیون نفری که در سال ۱۴۰۰ اشتراک این پلتفرم را دارند، حتی اگر بر فرض مثال نیم میلیون نفر را نیم بها یا اشتراک های رایگان محاسبه کنیم، فیلیمو در ماه حدود ۲۰۰ میلیارد تومان درآمد ناخالص خواهد داشت که ضرب آن در ۱۲ ماه سال عدد بسیار بزرگتری را به ما میدهد. عددی که هم محرک پلتفرم های دیگر است، هم امید دوباره به تولید کننده ها می دهد و هم حوزه سریال سازی و سینما را دوباره رونق می دهد. از طرفی مردمی که روزانه یا درگیر کار و تحصیل اند و یا ترافیک و آلودگی هوا و یا بیماری و کرونا، چندان مجاب نمیشوند که برای دیدن فیلم به سینما بروند. روندی که آرام آرام سینما را مانند تئاتر ، به کالای گران تبدیل می کند که احتمالا در کنار فیلم دیدن در آن ، بتوان از خدمات دیگری هم بهره برد. مانند اخباری که از اکران های خصوصی و وی آی پی دو نفره به همراه سرو قلیان با بلیط های ۲۵۰ هزار تومانی منتشر شد!
نقاط مثبت و منفی اکران اینترنتی در ایران
به این ترتیب سرمایه گذاری روی اکران آنلاین فیلم ها نیز می تواند از تهدید به فرصت بدل شود. بسیاری از موافقان این طرح معتقدند که ظرفیت سالن های سینما در سطح کشور، گنجایش حجم تولیدات سال را ندارند. طبق آمار سالانه، بین ٧۰ تا ۱۵۰ فیلم در سینمای ایران تولید میشود اما تنها حدود ۴۰ درصد از این آثار، شانس اکران پیدا می کنند. یعنی نزدیک به ۶۰ درصد آثار سینمایی نه فرصت اکران از سینما را پیدا می کنند و نه عرضه از یک پلتفرم معتبر و عملاً میلیاردها تومان از سرمایه سینما دور ریخته میشود. از طرف دیگر در ایران تنها نزدیک به ٧۰ شهر سینما دارند و بیش از ۱۰٨۰ شهر فاقد سینما هستند. همچنین طبق اعلام وزیر ارشاد، ٨٨ درصد مردم به سینما نمیروند. به این ترتیب ساده ترین مزیت این طرح، دسترسی آسان قشر گسترده تری از مردم به محصولات سینمایی است. اما شاید چالش جدی که گردانندگان این طرح با آن مواجه هستند، انتشار نسخه غیرقانونی آثار است. اتفاقی که تقریبا برای تمام فیلم هایی که در این بستر اکران شدند افتاد. عبور از این چالش هر چند امنیت بالای سختافزاری سامانههای عرضه فیلم را میطلبد اما شاید بهتر باشد برای فرهنگ مصرف آثار فرهنگی در این مقیاس نیز چاره ای اندیشید.
مقایسه جدول فروش
شاید بهتر باشد نگاهی به آمار فروش فیزیکی سینما در دو سال اخیر داشته باشیم. مجموع فروش سینما در سال ۹۸ بر اساس سالنامه آماری فروش سینمای ایران ۲۹۹ میلیارد تومان و تعداد کل مخاطب سینماهای کشور در همان سال ۲۶،۳۱۰،۳۸۴ نفر بوده که این آمار یک سال بعدترش با افتی ۲۹۰ میلیاردی رو به رو شده به طوری که مجموع فروش سینمای ایران در سال ۱٣٩٩ براساس گزارش سامانه سمفا ۹ میلیارد و ۱۹۷ میلیون تومان و کل مخاطب ۶۲۳,۸۳۵ نفر بوده است.
در سال ۱۴۰۰ و تا به اینجای کار با بهبود شرایط عمومی جامعه و البته تزریق فیلمهای تازه به چرخه اکران این فروش به نسبت سال قبلترش پیشرفت داشته و حالا مجموع فروش سینمای ایران از ابتدای سال ۱۴۰۰ در همه استانها براساس گزارش سامانه سمفا ۱۳.۵ میلیارد تومان و تعداد کل مخاطبان ۶۱۷,۳۲۵ نفر است که البته هنوز نیاز به رشد دارد. لازم به ذکر است که بخش کوچکی از این آمار مربوط به اکران آنلاین است.احتمالا به دلیل این فروش نازل و آورده پایین از سینماست که امروز بسیاری از هنرمندان را در شمایل چهره تبلیغاتی برندها می بینم.
آخرین نفس های بقا
در ایران درصدی بیشتری از تبلیغات از سوی چهره های شناخته شده پس از کرونا اتفاق افتاد. مسیری که پس از رکود سینما، سنگ اندازی های گسترده در تولید و فشار بر شبکه نمایش خانگی هیچ جای تعجبی ندارد. در حافظه هنر هفتم این کشور، تاریخ های محدودی از حضور یک متولی دلسوز برای هنر و سینما ثبت شده است. هنری که طی دهه های اخیر بیش از پیش تن به دولتی شدن و ارگانی شدن داد بلکه حمایت شود و بتواند زنده بماند. فارغ از آنکه هنر ، برای بقا بیش از دولت و حکومت مردمش را می خواهد. حتی در این روزها که کرونا امان تمام حوزه ها را بریده هم انتظار از دولت برای تیمار سینما، از اساس ویران است چرا که در پس هر حمایت ، یک اسارت نهفته است. تولید کننده ای که از دولت و ارگانی حمایت می گیرد، نه تنها خود بلکه تمام حرفهاش را به مسیر بندگی میکشاند. شاید سینما، اهالی و گردانندگان مستقل آن، راه خود را گم کرده اند. شاید آن ها از یاد برده اند که این مردم، همان مردمی هستند که در صف های طولانی اکران «جدایی نادر از سیمین» آن هم برای سانس های بعد از ۱۲ شب ساعت ها ایستادند تا در کنار هم این فیلم را تماشا کنند. سینما می تواند دوباره به آن خواب های خوش و روزهای رنگی بازگردد . البته اگر بگذارند تا زمان بازگشتن اعتماد مردم به این حوزه، تولید فیلم و سریال تا حدودی از طریق پخش و اکران در همین پلتفرم ها جان بگیرد، چرخه تولید دوباره به کار بیفتد و مردم خودشان هنر و سینمایشان را نجات دهند.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟